کــــِـــــــــــــــلاسِ اَدبـــــــــــــــ ـــــ ـــ ـــ ــ ـ | ||
اصطلاح از سر تازیانه بخشیدن داستانی دارد که شنیدنش خالی از لطف نیست در زمان غزنویان، دوره ای که شاعری شغلی پردرآمد بود. روزی که سلطان محمود ،پادشاه خوش گذران و بی کفابت غزنوی آشفته بود و وضع دربار بسیار بهم ریخته ، گفته شد که هرکس شعری برای بهتر شدن حال شاه بسراید پاداش خوبی میگیرد. در آن زمان فرخی سیستانی فردی معمول و با زندگی متوسط بود که با شنیدن این خبر شانس خود را امتحان کرده و به دربار رفت بعد از اینکه وزیران از طبع شاعری خوب او آگاه شدند او را به نزد شاه بردند وآنجا بودکه فرخی نیز از تمام طبع خود استفاده کرده و شعری گفت آنچنان که حال شاه دگرگون شد و از روی شعف و شادی دهان او را از سکه ها پر کرده و با او شراب ها نوشید و به او وعده داد تا از اسب های دربار برای خود چندی را بردارد فرخی در آن عالم بی هوشی در اصطبل را بسته و خواستار تمامی اسب ها شد و آنگاه سلطان محمود از روی بی نیازی سر تازیانه را به منظور بخشیدن به اشاره ای تکان داد و از آنجا بود که اصلاح از سر تازیانه بخشیدن رواج پیدا کرد.
یکشنبه 1392/12/4
[ سه شنبه 92/12/6 ] [ 1:2 صبح ] [ دانشجوی ادیب ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |